
جهانگردی در تاریخ و آیات و روایات
جهانگردی در تاریخ و آیات و روایات
چکیده
جهانگردی در متون قرآنی و حدیثی با تعبیر هجرت و مهاجرت آمده است و آن برای نخستین بار در تاریخ اسلام در اوایل بعثت اتفاق افتاد; اما به تدریجبه یک سنت تبدیل شد و آثار مطلوبی به جا نهاد که در این مقاله تفصیل آن خواهد آمد .
هجرت و جهانگردی یک سنت دیرینه اسلامی است و آثار مطلوبی درپی دارد و باید شرایط مساعد توسعه آن را فراهم آورد; منتها باید از آن به نحو شایستهای بهره برداری کرد ...
2 . پیشینه جهانگردی در اسلام
جهانگردی در اسلام از همان آغاز که با نام هجرت شروع شد . همواره در طول تاریخ اسلام ادامه داشت . گرچه در آغاز برای رهایی از شکنجه و آزار دشمنان صورت میگرفت، ولی بیشتر هدف از آن تقویت اسلام و نشر آثار و فرهنگ اسلامی بودهاست .
نخستین هجرتی که در اسلام رخ داد، هجرت حدود 85 نفر از جوانان تازهمسلمان بود که با دستور پیامبر اسلام مکه را به قصد حبشه ترک گفتند (سیره ابن هشام، ج1 ص344 - 360) و آیین اسلام به دست این مهاجرین در دیار حبشه شهرت یافت . در دوران خلفا پس از رحلت پیامبر، هجرت به اطراف کشور و آگاهی از اوضاع و احوال کشورهای مجاور صورت میگرفت و از جانب خلفا هیئتهای رسمی گسیل میشوند تا کسب اطلاع کرده، ضمنا زمینه را برای توسعه و نشر فرهنگ اسلامی آماده سازند . علاوه بر هیئتهای سیاسی که به منظور بر قراری روابط دیپلماتی اعزام میشدند، در قرن سوم و چهارم هجری شخصیات بارزی به جهانگردی دست زدند و آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاردند .
از جمله احمد بن ابی یعقوب ابن واضح یعقوبی (ت حدود 290ق) که او را بحاثة فی التاریخ و اخبار البلدان یاد میکنند . او در دو زمینه تاریخ و جغرافی محقق فرزانهای به شمار میرود . شرق و غرب کشورهای آسیای میانه و دور را گردیده و اطلاعات زیادی فراهم ساختهاست . او به تمامی بلاد فارس و ارمنستان و سپس شبه قاره هند و کشورهای عربی و افریقایی، مغرب و اندلس (اسپانیا) سفرکرده بود و عادت او بر این بود که از چگونگی احوال و اوضاع اجتماعی - سیاسی کشورها به خوبی آگاه شود . از جمله آثار وی تاریخ گسترده اوست که در آن رخدادهای تاریخی را تا پایان سال 259 آوردهاست . دیگر کتاب البلدان است که در شناخت اوضاع اجتماعی و فرهنگی و جغرافی شهرها از منابع ارزشمندی به شمار میرود و نیز کتاب اخبارالامم و مشاکلة الناس لزمانهم و کتاب الممالک و المسالک و جز اینها .
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (ت346ق) صاحب مروج الذهب از بزرگترین جهانگردان اسلامی به شمار میرود . او را با عنوان الرحالة الکبیر والمورخ الخبیر یاد میکنند . او بیشترین کشورهای مجاور را گردیده و با شخصیات و رجال بزرگ ملاقات داشته و اخبار دست اول رااز افراد ذیربط به دست آوردهاست .
ولادت او در بغداد بود و به مصر و بلاد مغرب سفر نمود و در راه تحصیل دانش تا اقصی بلاد را پیمود . از همان ابتدای قرن چهارم به تمامی بلاد فارس، سپس شبه قاره هند تا آسیای دور و حتی جزیره سیلان و دریای هند سفر کرد . کشور پهناور چین و ماورای آن را دید و در اواخر نیمه اول همین قرن تمامی کشورهای عربی و آسیای میانه را پیمود و همواره در کسب اطلاعات بود .
او در این زمینه آثار گرانبهایی از خود باقی گذارد که از جمله آنها مروج الذهب، اخبار الزمان، التنبیه و الاشراف، و جز آنهاست که امروزه مورد بهرهبرداری بسیار است .
عبید الله بن خرداد به (ت300/280) از ایرانیان دانشمند و جغرافیدان بزرگ به شمار میرود . در دائرةالمعارف اسلامی از او با عنوان جغرافی عظیم من اصل فارسی یاد شده است (ج1، ص149) . کتاب او المسالک و الممالک و نیز جمهرة انساب الفرس از بهترین کتابها در این زمینه شناخته شدهاست . در دائرةالمعارف آمده است: «او از معتبرترین افراد مورد وثوق آن زمان بهره گرفتهاست . سر پرستی پست ویژه در خطه طبرستان و جمع آوری اخبار بلاد و شهرها به دو واگذار شده بود .
بلخی ابوزید احمد بن سهل (ت322ق) جغرافیدان معروف در شهرکی به نام شاستیان نزدیکی بلخ دیده به جهان گشود . او از دانشمندان به نام و بر مذهب تشیع بود . او و کندی فیلسوف معروف فلسفه و جغرافیا را نزد ابی علی جیهانی فراگرفت . کتاب او به نام صور الاقالیم معروفاست .
اصطخری ابو اسحاق ابراهیم بن محمد فارسی (ت340ق) جغرافیدان نامی کتابی با نام تقویم البلدان نگاشته که به نام المسالک و الممالک معروف گشته است . او این کتاب را مانند سابقین خود با گشت و سیاحت در بلاد جمع و تدوین کردهاست .
ابن حوقل ابوالقاسم محمد بن حوقل (ت حدود350ق) که با عنوان رحاله جهانگرد سختکوش و جغرافیدان فرزانه، مشهور گشتهاست، تمامی کشورهای اسلامی را شرقا و غربا پیموده و با دقتی کامل معلومات فراوانی از این کشورها فراهم آورده و از نوشتههای پیشین خود، مانند نوشتههای ابن خرداد به و وزیر جیهانی و قدامه نیز بهره گرفتهاست . اصطخری از او خواست تا نقشههای جغرافی او را تنظیم دهد و دقتبیشتری بخشد که ابن حوقل تقریبا همان نوشتهها را با معلومات فرآهم آورده خود تکمیل و کتاب المسالک والممالک را از رهگذر آن تالیف نمود .
ابو دلف مشعر بن مهلهل خزرجی (ت حدود390ق) شاعری نغز نمکین گفتار که شهره آفاق بود و بیشتر با صاحب بن عباد رفت و آمد داشت و از مساعدتهای وی برخوردار بود و در سفرها از کتابهای او بهرهمند میشد . او شاعر رحاله وصف شده و او اولین جهانگرد اسلامی به شمار آمده است . بیشتر عمر خود را که از نود سال گذشت، در سفرهای دور و دراز صرف نمود . شوق فراوانی در آگاهی یافتن از عادات و رسوم و آداب ملتهای مختلف داشت . عمان و رامهرمز و هند و کشمیر و افغانستان را گردید . سفرنامه او به نام عجائب البلدان معروفاست . یاقوت حموی و قزوینی صاحب کتاب عجائب المخلوقات از آن بهره جستهاند . یاقوت حموی در وصف شهرک دورق در خوزستان مشاهدات قابل توجهی از کتاب او نقل میکند که از دقت کاملی حکایت دارد .
حکیم ناصر خسرو قبادیانی (394 - 481ق) از حکما و متکلمین نامی در قبادیان حوالی بلخ تولد یافت . از اوان جوانی به تحصیل و علوم و معارف و تحقیق پرداخت و ادیب و شاعری فرزانه بود . نخستبه کارهای دیوانی مشغول و سپس رها کرد و به جهانگردی و سیر در آفاق و انفس پرداخت . در سفر هفتساله خود حجاز، آسیای صغیر، سوریه و مصر را دید و به خطه خراسان رحل اقامت گزید; ولی آزارها دید و به ناچار به کنج عزلت در یمکان بدخشان خزید و سفرنامه معروف خود را در آنجا به سال 444 به رشته تحریر در آورد و دیگر کتاب زادالمسافرین است که پس از مراجعت از سفر خراسان و مازندران و طبرستان نگاشت .
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی ریاضی دان و فیلسوف نامی (362 - 440ق) در بیرون یکی از قلعههای داخل حدود خوارزم به دنیا آمد . او را با نام الفیلسوف الریاضی الفلکی الجواب یاد میکنند . «جواب» به معنای جهانگرد سخت کوشاست . ولع شدیدی به سیر و سیاحت و سفر در آفاق داشت . دوستار آگاهی از اوضاع جغرافی و بهرهگیری از مظاهر طبیعتبود . سفر پر ثمری به شبهقاره هندوستان داشت و تمامی نواحی آن را گردید و با آداب و فرهنگ مردم آن زمین پهناور از نزدیک آشنا شد و کتاب تحقیق ماللهند او از گرانبهاترین منابع شناخت احوال و اوضاع هند در آن زمان به شمار میرود .
ابو عبید بکری عبدالله بن عبدالعزیز اندلسی (ت 487ق) پس از سفرهای طولانی در شرق و غرب کتابی در شناختشهرها و کشورها و احوال و اوضاع بلاد به نام المسالک والممالک نگاشت .
ابن جبیر ابوالحسن محمد بن احمد کنانی اندلسی (540 - 614ق) ادیب و شاعری فرزانه و دوستار علم و شناخت آثار و احوال بلاد بود . او را با عنوان رحالة ادیب یاد کردهاند . به سیر و سیاحت علاقه فراوان داشت . سه مسافرت کنجکاوانه به شرق کشورهای اسلامی دارد که در سفر سوم در اسکندریه بدرود حیات گفت و در همین سفر اخیر سفرنامه خود را به نام رحلة ابن جبیر با عباراتی نغز و شیوا و پرمحتوا به رشته تحریر در آورد . امتیاز آن بر رحله ابنبطوطه صداقت و دقت فراوان و خالی از مبالغه بودن گزارشهای آن است .
ابن سعید مغربی علی بن موسی ابوالحسن (ت685ق) از نوادههای صحابی جلیل عمار بن یاسر مورخ، شاعر، ادیب و دانشمندی فرزانه بود . زادگاه او شهرکی در نزدیکی غرناطه (اندلس) و در آن دیار شهره آفاق گشت . علاقه فراوان به گشت و سیاحت داشت . به کشورهای اسلامی مصر و عراق و شام سفر طولانی داشت و گزارشهای خود را در این سفر در کتابی به نام المغرب گردآوری نمود و پیوسته در سیر و سفر بود تا در 75 سالگی در دمشق بدرود حیات گفت .
ابن بطوطه محمد بن عبدالله بن محمد (703 - 779ق) جهانگرد نامی تمامی کشورهای اسلامی و آسیای دور را در مدت 27 سال گردید و معلومات ارزندهای از این کشورها و آداب و رسوم ملتهای گوناگون فراهم آورد . او را با نام امیرالرحالین (سرآمد جهانگردان) یاد میکنند . سفرنامه او نیاز به وصف ندارد و از شهرت به سزایی برخوردار است و با ارزشترین سفرنامههای علمی به شمار میرود که تا امروز از معلومات و مندرجات آن بهرهمند میشوند . بسیاری از مشاهدات او امروزه در شناختبرخی حیوانات و گیاهان، علاوه بر مسایل جغرافی و فرهنگی مورد استفادهاست . غربیان به این سفرنامه عنایتخاصی دارند و این کتاب شهرت جهانی یافتهاست .
اینها نمونه هاییاست از جهانگردان جهان اسلام که جهانگردی را وسیله شناخت و نشر معارف و تبادل افکار و اندیشههای علمی و فرهنگی قرار دادهاند و «فسیحوا فی الارض; به گشت و گذار در پهنای زمین بپردازید» (توبه، آیه 2) را به منظور «فانظر الی آثار رحمت الله; آثار گستره رحمت الهی را مشاهده کنید» (روم، آیه 50) انجام دادهاند و آیه «ا فلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها; آیا در زمین گردش نکردهاند، تا دلهایی داشته باشند که با آن بیندیشند» (حج، آیه 46) و آیه «قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدا الخلق; بگو: در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است» (عنکبوت، آیه 20) را نصب العین خود قرار دادهاند .
2 . آثار مطلوب جهانگردی
قرآن کریم و روایات، از جهانگردی با نام مهاجرت یاد کرده و به آن ترغیب نموده و آن را از اسباب توسعه فرهنگی و اقتصادی شمرده است: «و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الارض مراغما کثیرا و سعة; هرکه در راه خدا مهاجرت کند، در پهنای زمین آسایش بیشتر و گشایشی به دستخواهد آورد» (نساء، آیه 100) . این آسایش و گشایش، هر دو جهت مادی و معنوی را شامل میشود . گسترش اقتصادی (تجارت و صنعت) هماهنگ با گسترش فرهنگی و علمی و سیاسی پیش میرود .
جهانگردی در گذشته با عنوان روابط تجاری و اقتصادی صورت گرفته است . تجار مسلمان، پیام اسلام را نیز با خود همراه میبردند و بسیاری از ملتها در افریقا و آسیای دور از همین راه به آیین اسلام تشرف یافتند . پس از آن اهداف سیاسی و علمی و فرهنگی نیز در جهانگردی مسلمانان مطرح شد و از این سفرها و جهانگردیها ذخایر فراوان حاصل شد . مسلمانان به مصداق آیه کریمه «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا» (حجرات، آیه 12) نسبتبه تمدن ملتهای گوناگون آشنایی حاصل کردند و با بهرهگیری از دستاوردهای مختلف جهانیان تمدنی گسترده و استوار برای خود فراهم ساختند .
در این آیه یادآور میشود همه مردم از یک پدر و مادر پدید آمدهاند; لذا همه برادر و برابرند، و این اختلاف نژادها و ملیتها که جهانیان را به دستهها و گروههای گوناگون در آورده، هرگز آنها را از هم جدا نساختهاست; بلکه هر گروه بر حسب استعدادها و شرائط موجود خود دستاوردهایی دارند که باید مورد مبادله قرار گیرد و هر گروه با آشنا شدن با فرهنگ و تمدن دیگر گروهها، بهترین و شایستهترین را برای خود انتخاب کنند و با این انتخاب متقابل، سطح فرهنگ و علم بشری گسترش یافته، روز به روز ارتقا پیدا کند . آیه «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه; بشارت باد بندگان شایسته مارا که گوش فرا میدهند و بهترین را انتخاب کرده، پیروی میکنند» (زمر، آیه 17 و 18) به همین حقیقت اشارت دارد . این که آدمی با دستاوردهای دیگران آشنا شود و بهترین و شایستهترین آنها را تشخیص داده، برگزیند، انتخاباست; نه تقلید .
زندهکردن جهانگردی، اینگونه نتایج نیک و شایسته و بلکه ضروری را به دنبال دارد . آوردهاند که در سفر پنج فایدهاست: زدودن غم از دل، کسب معیشت، به دست آوردن علم، آشنایی با فرهنگهای گوناگون، دوستیابی، آن هم با افراد شایسته که در سفر شناخته میشوند .
در روایات، تعابیری از قبیل سفر و سیر و سیاحت و هجرت در طلب علم و کسب معیشتبسیار به چشم میخورد . امام صادق (ع) میفرماید: «سافروا تصحوا سافروا تغنموا; مسافرت کنید تا سالم باشید و مسافرت کنید تا استفاده ببرید» (محاسن برقی، ج2، ص345) .
در حدیث از پیامبر اکرم (ص) آمدهاست: «اوصی امتی بخمس: بالسمع، والطاعة، والهجرة، والجهاد، والجماعة; من امتم را به پنج چیز سفارش میکنم: به گوشفرادادن، فرمانبرداری، جهانگردی، جهاد و وحدت» (مستدرک الوسائل، ج11، ص9) . بیتردید در این روایت مراد از هجرت هجرت از مکه به مدینه نیست; زیرا «لا هجرة بعدالفتح; پس از فتح مکه هجرت معنا ندارد» (سنن ترمذی، ج3، ص75) ; لذا مقصود، هجرت از مناطق جهلزده به مراکز علمیاست .
3 . جلب جهانگرد
در جلب جهانگردان دو هدف اساسی یعنی آشنایی با فرهنگ و تمدن ملتها، و نشر تعالیم اسلامی و تبلیغ باید منظور باشد . البته پیآمدهای اقتصادی و سیاسی هم به دنبال دارد; ولی هدف اصلی یک کشور اسلامی که داعیه تبلیغ رسالت دارد، همان آشنا کردن بیگانگان با فرهنگ و تمدن اسلامیاست و اهداف دیگر بایستی در رتبه دوم قرار گیرند .
بسیاری از بیگانگان آوازه اسلام را از دور شنیدهاند; ولی نمیدانند چقدر در پیشرفت تمدن بشری تاثیرگذار بوده، و چه نوآوریهایی برا ی بهتر ساختن حیات جامعه انسانی به ارمغان آوردهاست . آنان نمیدانند، اسلام تنها برای ساختن حیات پس از مرگ نیست . «و ابتغ فیما آتاک الله الدار الآخرة و لا تنس نصیبک من الدنیا; و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن» (قصص، آیه 77) .
خداوند انسان را آفریده است تا حیات دنیا را، پیش از حیات آخرت، آباد سازد و آباد ساختن حیات آخرت به آباد ساختن حیات دنیوی بستگی دارد . «هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها; او شما را از زمین پدید آورد و در آن شما را برای آبادساختن آماده کرد .» (هود، آیه 61) ; پس آدمی وظیفه دارد تا در آبادی زمین بکوشد و این هدف و خواسته خدایی را جامه عمل بپوشاند .
ذوق سرشار و خلاقیت و هنر اسلامی - که بر دست توانای اسلامباوران فرزانه و فرهیختگان شایسته جهان اسلام، چه در رشته ادب یا فرهنگ یا هنر یا علم یا صنعت و آثار هنری و نوشتاری مسلمانان در طول تاریخ با شکوه اسلامی پدید آمده و در ساختن تمدن بشری نقش اساسی داشته و اسلام را دین زندگان معرفی میکند، نه دین مردگان، باید در معرض و دید شیفتگان تمدنهای اصیل، و پویندگان آثار هنری و علمی بشر قرار گیرد و این تنها با جلب جهانگردان شیفته میسراست . خداوند درباره بیگانگان از دین توحیدی که به محیط اسلامی روی میآورند، میفرماید: «و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه مامنه ذلک بانهم قوم لا یعلمون ; و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود; سپس او را به مکان امنش برسان، چرا که آنان قومی نادانند .» (توبه، آیه6)
نیز اسلام تحت عنوان مؤلفة قلوبهم سهمی از زکات را برای کسانی که خارج ملتاند قرار داده تا دلهای آنان را به سوی اسلام جذب کند و گرایش دینی و اسلامی در درونشان ایجاد نماید; لذا وظیفه دولت اسلامیاست تا امکانات جلب جهانگردان را به سرزمین اسلامی - که اصالت اسلامی بر آن حاکماست - فراهم سازد .
ضمنا بایستی برنامه جلب جهانگردان بیگانه به گونهای تنظیم شود که بیشتر تحت تاثیر قرار گیرند . اگر جلب جهانگردان به گونهای باشد که احیانا فرهنگ منحط خود را در معرض نمایش دلباختگان اجانب قرار دهند و از این راه عدهای فریب خورده شوند و گمان برند فرهنگ و تمدن و آزادی هماناست که آنان همراه خود آوردهاند، در آن صورت خطر عظیمی جامعه اسلامی را تهدید خواهد نمود و مخصوصا قشر زودباور که هنوز در حالتخامی به سر میبرند، تحت تاثیر قرار گرفته، خواه و ناخواه، گرایشهای اسلامی و ملی آنان به سستی میگراید .
4 . نتیجه
جهانگردی که در آیات و روایات از آن به هجرت و مهاجرت تعبیر شده، پیشینه آن به صدر اسلام میرسد که برای اولینبار شماری از مسلمان به منطور حفظ جان خود از مکه به حبشه نزد نجاشی رفتند; اما بعد هجرت به یک سنت جاری اسلامی تبدیل شد و از این رهگذر عالمان و جغرافیدانان بسیاری در میان مسلمانان ظاهر شدند و آثار گرانسنگی به جا نهادند . هجرت و جهانگردی با اهداف مختلفی صورت گرفته است . گاهی به قصد حفظ جان و گاهی به منظور تجارت و زمانی به نیت طلب علم و باری به جهت تبلیع دین بوده است . این پدیده میتواند آثار مطلوبی بر جای نهد . از سویی رونق اقتصادی و از سویی دیگر تبادل علمی و فرهنگی به دنبال داشته باشد . منتها نباید وسیله هجمه فرهنگی قرار بگیرد; بلکه باید از رهگذر آن فرهنگ قرآنی و اسلامی ترویج پیدا کند .
ویرایش وتلخیص:آکاایران