
معرفی کوه آتشگاه اصفهان+تاریخچه و عکس
آتشگاه اصفهان یا کوه آتشگاه از بناهای تفریحی گردشگری و تاریخی شهر اصفهان و سِدِه و از یادگارهای ایران باستان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای گوناگونی از آن بهره برده اند. در این مقاله با این مکان تاریخی و تفریحی بیشتر آشنا خواهید شد.
تاریخچه آتشگاه اصفهانهنوز نمىتوان درباره نقش و ارزش آتش در دین زرتشتى داورى درستى نمود، ولى آنچه پیرامون پیروان این مذهب در سه دهه اخیر مىدانیم آن است که آنان یکتا پرستند، و آفریدگار یگانه زمین و آسمانها را ستایش مىکنند، آتش را محترم مىشمارند، ولى در خور پرستش نمىدانند. بعضى مىگویند:
اینان دین ابراهیم پیغمبر را دارند؛ چون آتش به امر خداوند، حضرت ابراهیم را نسوزاند، و ابراهیم (ع) به سلامت از آتش بیرون آمد، لذا این قوم، آتش را گرامى مىدارند؛ همانگونه که در «کتاب مقدّس» آمده
است: «اى ابراهیم! من خداى بزرگ تو هستم، و تو را از آتش کلدانىها نجات دادم». برخى دیگر نیز درباره صفت آتشپرست به زردشتیان مىگویند: آنان گرچه آتش را مظهر اهورا مزدا، و نشانه پاکى و قدرت مىدانند، به عنوان ربّ النّوع آن را پرستش نمىکنند. آنها استدلال مىکنند که این امر همان اندازه منطقى است که مسیحیان را به علّت اینکه نماد مذهبشان صلیب است، خاجپرستان بخوانند.
آتشگاه
گفتیم که ایرانیان براى ستایش اهورا مزدا در برابر آتش به عنوان فروغ الهى و شکوه ایزدى به نماز مىایستادند، و از همین جهت یکى از مظاهر دین مزدیسنا در ایران آتشکدههایى بود که همه جا بر پاشده بود، آتشدان در میان آتشکده قرار داشت، و آتش مقدّس پیوسته به دست هیربُدان شعلهور بود. آتشگاهها بیشتر در جاىهاى بلند و بر ستیغ تپّهها و کوهها بر پا مىشدهاند، و کاربرد آن در مواقع خاصّى بود که آتش بر آنها قرار داده مىشد، و این با توجّه به واژه آتشگاه که از عبارت است از دو بخش: آتش + گاه عقلانى به نظر مىرسد. آتشگاهها داراى گنجهایى بودهاند؛ احتمالاً براى مقاصدى همچون وامرسانى و کمکدهى به مردم به هنگام قحطى، خشکسالى، جنگ، بلایاى طبیعى و تضعیف و یا ساقط شدن حکومت مرکزى؛ وجود بودجه کافى براى تأمین هزینههاى غیر قابل پیشبینى براى آتشکده، و ساخت دوباره آن پس از ویرانىها و تخریبهاى احتمالى. مکان این خزانهها در اتاقهایى در دو سوى صحن اصلى پیشبینى مىشدهاند. پس از چیره شدن تازیان تا مدّتها آتشگاهها در سراسر ایران برقرار بود، ولى اندک اندک تخریب شده، و یا به مسجد تغییر یافتند.
آتشکده
آتش را در آتشگاه در زمانهاى ویژهاى مىافروختند، ولى آتشکده مکانى بوده به معناى آتشخانه، یا مخزن و مکان آتش، و در کنار آتشگاهها قرار داشته که در مواقع ویژه، شعلهاى از آتش مقدّس از آتشکده به آتشگاه انتقال یافته، و آتشگاه را با آن مىافروختند.
کوه آتشگاه
کوه آتشگاه که کرپُرتر و جکسن آن را تپّه مصنوعى دانستهاند، کوه منفرد، مخروطى شکل و کوچکى است که در فاصله 9 کیلومترى جادّه اصفهان ـ نجفآباد درست در حاشیه شمالى جادّه و شهرستان سده
واقع شده است. این کوه جزو بخش ماربین اصفهان بوده، و ارتفاع آن از سطح دریا 1680 متر و از دشت مجاور 213 متر، مساحت آن 36 هزار متر مربّع است.
در قدیم سه حصار و یک خندق در پایین کوه قرار داشته که زیربناى برجهاى دیدهبانى حصارها هنوز قابل مشاهده است. در حال حاضر اطراف کوه را با نردههاى حفاظى و تورىهاى فلزّى حصارکشى نموده، و اتاقکى فلزّى براى فروش بلیت از سوى سازمان میراث فرهنگى استان در سمت شمال شرقى کوه نصب شده است. جهت صعود به قلّه چند مسیر پیچ در پیچ در جانب شمال با پلّههایى از سنگهاى تراشیده نشده وجود دارد، و آثار پلّههاى شکسته و بریده شده در جنوب شرقى، و آثار برداشت سنگ با موادّ منفجره و متّه در دامنههاى آن دیده مىشود.
آبگذرى به پهناى 32 سانتىمتر براى دفع آبهاى هرزه در دامنه، آبروهایى در جنوب تعبیه، و مخزن آبى در دامنه شمالى کوه در سال 1350 خورشیدى احداث شده که هماکنون موجود و بدون استفاده است. متأسّفانه از اینکه نام اصلى و پیشین این کوه چه بوده اطّلاعى در دست نداریم، ولى روشن است که پس از ساخته شدن بناى آتشگاه بر روى آن، کوه را نیز به آتشگاه شناخته، و کوه آتشگاه خواندهاند.
روستاى ماربین
ماربین از روستاهاى بسیار کهن اصفهان است که در متون قدیمى بارها بدان اشاره شده، و ما از آن جهت که آتشگاه در آن ناحیه قرار گرفته، و در تاریخهاى نگارش یافته پس از ظهور اسلام ماربین را شهر اردشیر نیز خواندهاند که با انتساب تأسیس آتشگاه به اردشیر دراز دست در ارتباط است، اشارهاى کوتاه به آن مىنماییم:
ساخت
گفتهاند که یوشع بن نون پس از گردش بسیار در جهان به اصفهان آمد، و ماربین را بنا نمود. البتّه این نسبت هرچند که نشان از قدمت فراوان این روستا دارد، ولى چندان نیز مورد اعتماد نیست؛ چرا که علاقه مسلمانان به نسبت دادن آبادىهاى معتبر به مؤمنان و پیامبران را نباید نادیده انگاشت. به هر روى جلگه ماربین از لحاظ علمى بر اثر رسوبگذارى زایندهرود در عهد چهارم زمینشناسى پدید آمده است.
تأسیس آتشگاه اصفهان
این بناى کهن از آنِ کیست؟ در گزارشهاى موجود، اشخاص بسیارى به عنوان بنیانگذار و مؤسّس این بنا ذکر شدهاند: کیکاووس، تهمورث، اردشیر دراز دست یا همان ارتاکزر اوّل سُر لامگینمانوس که بهمن پسر اسفندیار پسر گشتاسف پسر لهراسف است، و در 425 ـ 465 پیش از میلاد مسیح سلطنت داشته، و مهر یزدان از فرمانداران اشکانى.
در برخى منابع نیز مؤسّسان دیگر آتشگاهها را با بنیانگذار آتشگاه اصفهان اشتباه نمودهاند؛ از جمله گفتهاند که آذر شاپور در زمان فیروزشاه بن یزدگرد آتشکدهاى را بنا نمود، و بعدها بسیارى بناى تأسیسى آذر شاپور را با آتشگاه اصفهان یکى دانسته، و این اشتباه را برخى دیگر از تاریخنگاران نقل نمودهاند.
نام کوه آتشگاه ابتدا ماربین بود، شاید از آن جهتکه رودخانه زایندهرود از بالاى آن همچون مار نقرهفام و سیمینى دیده مىشد، و بتخانه آن را مارس مىگفتند؛ مارس نام خداى جنگ رومیان، و پدر رومولوس نخستین پادشاه روم است.
قدمت
با آگاهى از گزارشهایى درباره آتشگاه، گمان تاریخ ساخت آن در دورههاى پیشدادى، هخامنشى، اشکانى و یا ساسانى مىرود، ولى با توجّه به اینکه ساختمانهاى دوره هخامنشى بیشتر از سنگ به جاى
خشت بهره جستهاند، و آتشکدهها بسیار در دسترسترند، زمان ساخت اصل بنا در این دوره منتفى است، به خصوص که سنگ به مقدار کافى، و در اندازههاى گوناگون در دسترس قرار داشته، و حفّارى در نقاط مختلف کوه، موجب پدید آمدن قلوهسنگ شده است. اکنون پس از انجام مطالعات تخصّصى بر روى ملات و مصالح به کار رفته در بنا، و آزمایش بر روى نىهاى ملاتها به وسیله کربن 14 طول عمر برخى مصالح به کار رفته در ساختمان آتشکده را بیش از 2500 سال یعنى 1400 سال پیش از میلاد مسیح دانستهاند که تاریخى صحیح براى ساخت بنا به نظر مىرسد. حال با توجّه به این نکته، و هم با عنایت بدانکه راه گذرنده از پایین کوه به سوى بینالنّهرین بوده است، تأثیر تمدّن عیلام، آشورى و نو بابلى بر آن را نمىتوان نادیده انگاشت؛ هرچند که به جز تکنیک سکو سازى و عظمت حجم صفّهها از دیگر ترفندهاى معابد عیلامى همچون تپّهسازى مصنوعى در آن مشاهده نمىشود. نا گفته نماند که معابد سین در خافجاه در دیاله، معبد اوقیر، آتشکده آذرگشسب، معابد اوروک از لحاظ نقشه و پلان؛ دژهاى دیمیردژو گاردژ، از لحاظ مصالح به کار رفته در بنا؛ و قلعه بزى در لنجان از نظر اشراف بر منطقه و باغهاى اطراف، قابل مقایسه با آتشگاه اصفهان هستند.
تطوّر
ملاحظه بناى آتشگاه بر ما روشن مىسازد که بناى اصلى و ساختمانهاى اطراف هر یک متعلّق به دورهاى تاریخى بوده، و برخى قسمتها به ویژه بر اثر فرسایش و یا حملات دشمن از جمله یورش اسکندر به آن مورد ترمیم و بازسازى قرار گرفته، و این تغییرات و تصرّفات به یقین تا پس از دوره مغولان، و به احتمال فراوان تا دوره صفویان نیز ادامه داشته است. دانستیم که مردم ماربین کمتر به اسلام گرویده، و بیشتر بر آیین کهن پاى فشردند، و هم از سویى گزارشهایى را دست کم تا قرن سوم و اواخر قرن چهارم هجرى مبنى بر دائر بودن این آتشکده در دست داریم، ولى آیا در دورههاى پیش از اسلام تطوّرات بنا وابسته به کاربرى و تغییر آن نبوده است؟
کاربرى بنا
درباره کاربرى بنا تاکنون نظریّات فراوانى ابراز شده است، شخص بازدیدکننده نیز با گشت کوچکى در بناى آتشگاه به نظر واحدى براى شیوه استفاده از بنا دست نخواهد یافت، و پى خواهد برد که کاربرى در
دورههایى به کلّى تغییراتى یافته است. این کاربرىها را مىتوان در دو بخش عمده نگریست: نخست کاربرىهاى مذهبى، و دوم کاربرىهاى استراتژیک.
کاربرىهاى استراتژیک:
اقامتگاه و پناهگاه موقّت سلطنتى بر سر راه ، و یا دژ و قلعه دفاعى بوده است. براى کار پیامرسانى و ارسال علامتها با دود و آتش بوده، و نشانه این گمان، وجود رفها در دیوارها است که مىتواند جایى براى کبوترهاى نامهرسان باشد. بعضى وظیفه دیدهبانى زاینده رود و بلوکات اطراف را براى آن دانستهاند؛ چنانچه مهر، خداى سلحشورى و جنگجویى نیز به شمار مىآید، و پنجرههاى متعدّد براى این کاربرى
مناسب به نظر مىرسد.
کاربرىهاى مذهبى:
ابتدا معبد بتپرستان بوده که یوتسف، یا یوستاسف ـ یعنى دستاسسب، یا ویشتاسب به فرمان پدر آن را تبدیل به آتشگاه کرده است. پیشتر هیکل، یعنى معبد مشترى بوده است. برخى پنداشتهاند که این بنا پیشتر زیگورات عیلامى بوده که پس از تغییراتى به معبد مهر پرستى تبدیل شده، چنانچه آن را مینو ذر یا درب مهر گفتهاند.
حال کدامیک از این دیدگاهها را باید پذیرفت؟ باید بگویم که برخى احتمالات، بسیار بعید و دور از ذهن، و بعضى از آنها قابل پذیرش و جمع با دیگر موارد است. اگر آتشگاه را اقامتگاه و پناهگاهى بر سر راه بدانیم که چون متروک مانده به آن جنبه دینى دادهاند، چندان بىراهه نرفتهام، امّا اگر این بنا را قلعه و دژ دفاعى فرض نماییم، آنگاه ضرورت آن با وجود کهندژ در نزدیکى بنا را چگونه توجیه کنیم، و یا از چه راهى دریابیم که چرا آن را از سنگ که به وفور در دسترس بوده، نساخته، و چرا براى آن آبانبار و مخازن تعبیه نکردهاند، و البتّه پناهجویى در آن دست کم در مواقع دشوار جنگى را مناسب مىبینیم. درباره کاربرى مذهى بنا تردیدى روا نیست؛ چراکه آتشگاه اصفهان جامع جمیع ویژگىهاى اینگونه بناها، مشبّک و از دور قابل رؤیت است، و از سویى گزارشهاى خاصّى درباره این کاربرى از بنا را در دست داریم که بسیار دقیق و قابل توجّه است، و خواندهایم که در اواسط قرن چهارم خادمان بنا آشامیدنىها را از مردم ستانده، و پس از کهنه شدن به بهاى بیشترى به مردم مىفروختند که همین براى مذهبى بودن این مکان، کافى به نظر مىرسد. از سویى با توجّه به تطوّراتى که بیان شد، به آسانى از حجیم بودن دیوارها و سربسته بودن آن که اندکى از سنّت آتشکدهها به دور است مىتوان گذشت، و یا گفت که چهارطاقى اصلى آتشگاه بوده و پیرامون آن در بناى بدون سقفى مخزن آتش و همان آتشکده قرار داشته، و حتّى تعبیه نشدن منبع آب براى آن که در مبحث کاربرىهاى استراتژیک از پاسخ گفتن به آن ناتوان بودیم را اکنون اینگونه توجیه نمود که شاید به نشانه احترام به آب، و در تنگنا قرار گرفتن ساکنان بنا موجب قدر دانستن بیشتر از این مادّه بوده است تا همواره احتمال خشکسالى را در این منطقه، و بىآبى ساکنان دیگر نواحى را به یاد داشته باشند!
وضع کلّى
ساختمان آتشگاه به مساحت 9092 متر مربّع بوده، و بر روى شالوده یا پى مصنوعى قرار نگرفته، و به صورت مستقیم بر روى صخرههاى طبیعى ساخته شده که در نقاط مختلف همسطح نبوده، و در برخى نقاط در کف مجموعه ایجاد برآمدگى کردهاند.
مسلّم است که کوه در قلّه یعنى همانجایى که ساخت و ساز در آن صورت پذیرفته، داراى سطحى هموار و یکدست نبوده، بنابراین کوه را بریده، و شفته ریخته، و بدین طریق تندى شیبها را تغییر داده، و سطوحى صاف و در ارتباط و چسبیده به سطوح پایینى و بالایى پدید آوردهاند.
کوه آتشگاه کجاست؟
آتشگاه اصفهان در غرب اصفهان و ۸ کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتشگاه و جنوب خمینی شهر قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را میتوان به خوبی مشاهده کرد.
باستان شناسان، زمان ساخت این بنا را به دوران ساسانی یا پیش از آن نسبت داده اند. آتشگاه اصفهان به عنوان یکی از سه اثر قدیمی که از دوران باستان به جا مانده، شناخته می شود. از نظر وسعت، این مکان سومین اثر موجود در شهر اصفهان بوده و یکی از ۷ آتشکده بزرگ ایران در زمان قباد ساسانی می باشد.
عکس کوه آتشگاه
مشخصات کوه آتشگاه:
تپه آتشگاه، از جنس سنگ های رسوبی است. تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شده است. بنای آتشگاه، آتشدانی بزرگ و مدور با دریچههای متعدد است.
این ساختمان از خشت های گلی خام به طول و عرض ۴۰ سانتیمتر و قطر ۱۴ سانتیمتر ساخته شده و مصالح ، خشت ها، گل و سنگ ریزه و نی های ساحل زاینده رود هستند. پایه های بزرگ و خشتی بنا تقریبا از میانه تپه آتشگاه آغاز شده و در بالا به ستون هایی محکم تبدیل می شدند که در گذشته اتاق هایی نیز روی آنها قرار داشته است. در بالای تپه ، بنایی گرد وجود دارد و جز آن هیچ بنایی بلندتر ساخته نشده است.
این بنا ۸ گوشه دارد و در هر گوشه از آن یک پنجره رو به بیرون قرار گرفته شده است که موبدان زرتشت، آتش مقدس را درون این اتاق قرار می دادند.
این مجموعه دارای اتاق ها و ساختمان هایی در چهار جهتِ تپه بوده که تا زیرِ اتاقکِ آتشگاه ادامه می یافته اند و البته اکنون تنها سازه های بخشِ شمالی و بخشی از قسمتِ شرقی سالم مانده اند و به نظر می رسد مربوط به بازسازیِ این بنا در دوره پهلوی باشند.
رسیدن به قله کوه و بنای آتشکده نیاز به اندکی پیاده روی و کوه پیمایی دارد. پس از رسیدن به قله کوه با منظره بسیار زیبای شهر اصفهان رو به رو می شوید. منظره ای از جنس تاریخ ایران زمین. در نزدیکی کوه آتشگاه منارجنبان نیز قرار دارد که دیدن منارجنبان هم خالی از لطف نیست.
نام گذاری کوه آتشگاه اصفهان:
نام اصیل و کهن این بنا آتشکده مِهربین یا دژِ مهربین بوده و اکنون در گفتارهای عامیانه به آن آتشگاه یا قلعه ماربین میگویند.
آتشکده مهربین یا دژ مهربین را موبدان زرتشتی نام گزاری کردند زیرا با توجه به تاریخچه اش که به قبل از ساسانیان بر می گردد و آتشکده ها در زمان زرتشتی ها برای جشن ها و رسومات خود ایجاد می شدند از این رو بعد از گذشت زمان نام آن را کوه آتشگاه قرار دادند.